وبلاگ شخصی امین زارع

دست نوشته | ارتباط | همکاری | نمونه کار

وبلاگ شخصی امین زارع

دست نوشته | ارتباط | همکاری | نمونه کار

وبلاگ شخصی امین زارع

تو این وبلاگ سعی می‌کتم بیشتر، از خودم و چیزایی که تو ذهنم میگذره بنویسم.و البته این وبلاگ جایی هست که شما می‌تونید مطالب جالب و مفیدی رو مطالعه کنید.ضمنا نمونه‌کارهام رو هم تو این بلاگ قرار میدم و امیدوارم شما هم بعد از دیدن این نمونه کارها، حتما نظرات و انتقاداتتون رو برام بفرستید.

آخرین مطالب
  • ۹۳/۰۳/۰۴
    گل

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگی سالم» ثبت شده است

همینجوری

جمعه, ۲۸ تیر ۱۳۹۲، ۰۶:۳۱ ق.ظ

یه مدته که بنا به دلایلی دیگه کمتر میتونم بیام نت و احتمالا این دلایل باعث میشه که تا مدتها همین روند ادامه پیدا کنه و کمتر بتونم به دوستان و صفحات مورد علاقه‌ام سر بزنم. شاید این موضوع برای کسی مثل من که چندین ساله به وبگردی و هرروز آنلاین شدن، عادت کرده یکم سخت باشه. اما برای اولین بار، دیگه از این موضوع ناراحت نیستم و احساس خوبی از این قضیه دارم. شاید این چند سال نزدیکی با نت یکم خسته‌ام کرده و نیاز به دوری از محیط دارم. در هر صورت امیدوارم یه روز بتونم حضور بهتر، موثرتر و پررنگ تری تو محیط وب داشته باشم.

امسال سال مهمی واسه من هست. سالی که میتونم به تعدادی از اهدافی که واسه زندگیم تعیین کردم برسم و یه جورایی خودمو بالا بکشم. امیدوارم اتفاقات به نحو خوبی رخ بده و بتونم به چیزایی که میخوام برسم. امیدوارم به آخر سال که رسیدیم، برخلاف سالهای قبل، احساس پشیمونی نداشته باشم. آخه من عادت دارم عید که میشه ، دستاوردها و کارهای مهم زندگیم رو تو سال گذشته بررسی میکنم تا ببینم آیا سال خوبی داشتم یا نه؟ انشالله که امسال از اون سالها نیست.

امروزم که فکر کنم روز یازدهم ماه رمضونه. عجب ماه رمضونی شد خداوکیلی. دیگه از این گرمتر انگار نمیشد.ولی بیخیال. چیکارش میشه کرد؟ ماه رمضونه دیگه.

دوست داشتم چیزای بهتری بنویسم که ارزش خوندن واسه همه رو داشته باشه، اما خب بضاعت ما هم همینه دیگه...

خداحافظ شما و من باشه.انشالله

یا حق

  • امین زارع

تاثیر ما در زندگی دیگران

سه شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۴۶ ق.ظ
بعضی از مردم، یه جوری با آدم برخورد می‌کنن که آدم احساس می‌کنه یه موجود ضعیف و پوچه... در حالی که اگه به زندگی همون اشخاص، بیشتر zoom کنی، متوجه میشی که این آدما در واقع هیچی نیستن و فقط با ظاهرسازی، دارن خودشونو بالا میکشن و یه جورایی دارن وانمود می‌کنن که آدم حسابی هستن(هرچند خیلی ها، همین ظاهر سازی رو هم نمیتونن خوب انجام بِدن).

البته من معتقدم حتی همین برجستگی‌ها و ویژگی‌هایی که باعث میشه بعضی از آدما نسبت به بعضی دیگر از آدما در جایگاه اجتماعی بالاتری قرار بگیرن، نباید باعث بشه که اونا واقعا خودشونو بالا بگیرن.ویژگی هایی مثل زیبایی و جذابیت و یا تحصیلات عالیه و ... همگی میتونن باعث بوجود اومدن غرور کاذب بشن، که این ممکنه در پایان به خود شخص ضرر برسونه.پس بهتره به جای غرور و تکبر، یکم با دیگران بهتر رفتار کنیم و کمتر بین آدما فرق بزاریم.

شخصا تو زندگیم سعی کردم، مراعات همه‌ی آدما رو بکنم و هیچ وقت بین اطرافیان تبعیض قائل نشم، اما حیف که هیچ وقت کسی پیدا نشد که چنین خصیصه‌ایی داشته باشه و متاسفانه اکثر کسانی که باهاشون در ارتباط بودم، به  طریقی تبعیض رو میشد در رفتارهاشون دید(عده‌ایی کم و عده‌ایی زیاد)

ضمنا این نکته رو هم اضافه کنم که، برخورد ما با اطرافیانمون میتونه تاثیرات مختلفی روی اونها بزاره و ما با صحبت‌ها و رفتارهامون میتونیم تاثیر زیادی روی زندگی افراد بزاریم.که این تاثیرات میتونه در جهت مثبت و خوب باشه و یا برعکس...گاهی وقتا، حتی یه کلمه هم میتونه باعث بوجود اومدن حس امیدواری در یک فرد بشه و بعضی وقتا هم ما با کوچکترین حرفامون باعث میشیم اطرافیانمون از ما رنجیده بشن.

پس جا داره که کمی بیشتر در حرف‌ها و رفتارهامون تامل کنیم تا شاید اینطوری هم خودمون بهتر زندگی کنیم و هم محیطی خوب برای زندگی اطرافیانمون ایجاد کنیم و یا حداقل در زندگی افراد تاثیر منفی نداشته باشیم.

به امید روزی که همه برای همه احترام قائل باشن...



  • امین زارع

روزهای حساس

چهارشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۲۶ ق.ظ

الان که دارم این پست رو ارسال میکنم، حسابی درگیر درس و امتحان هستم.قراره روز جمعه یه امتحان خیلی مهم بدم که امیدوارم هرجور شده قبول بشم.

مسئله‌ی دیگه ایی هم که پیش اومده، اینه که متاسفانه پدرم دو سه روزه که به علت یه مشکل جزئی تو بیمارستان بستریه.البته امیدوارم همونطور که گفتم مشکلش جزئی باشه و کار به جاهای باریک نکشه.انشالله هرچی خدا بخواد همون میشه.میدونم که این بلاگ هنوز بازدید‌کننده‌ایی نداره اما اگر احیانا ، به صورت اتفاقی وارد این بلاگ شدید و دارید این مطلب رو میخونید، برای پدر بنده هم دعا کنید.انشالله که هیچ وقت کارتون به بیمارستان و دکتر نکشه.

هرچند معتقدم انسان با رعایت یه سری اصول اولیه میتونه تا حد زیادی احتمال چنین مشکلاتی رو کاهش بده.به طور مثال کسی که پا به سن میزاره، باید تا اونجایی که امکانش هست، کم و به اندازه غذا بخوره و یا از روغن‌های سالم و مطمئن(اونم به مقدار کم) تو غذاش استفاده کنه.به نظرم اگه ما آدما(مخصوصا ما ایرانیها) به همین دو نکته تو زندگیمون توجه کنیم، درصد وقوع بیماری‌ها رو تا درصد زیادی در خودمون کاهش دادیم.

هرچند اینم میدونم تا موقعی که خودمون دچار این مسائل نشیم قدر آفیت/عافیت رو نمیدونیم.خب کاریش نمیشه کرد.بالاخره اینم از طبیعت انسانه.

تا پست بعدی خدانگهدار...

  • امین زارع