وبلاگ شخصی امین زارع

دست نوشته | ارتباط | همکاری | نمونه کار

وبلاگ شخصی امین زارع

دست نوشته | ارتباط | همکاری | نمونه کار

وبلاگ شخصی امین زارع

تو این وبلاگ سعی می‌کتم بیشتر، از خودم و چیزایی که تو ذهنم میگذره بنویسم.و البته این وبلاگ جایی هست که شما می‌تونید مطالب جالب و مفیدی رو مطالعه کنید.ضمنا نمونه‌کارهام رو هم تو این بلاگ قرار میدم و امیدوارم شما هم بعد از دیدن این نمونه کارها، حتما نظرات و انتقاداتتون رو برام بفرستید.

آخرین مطالب
  • ۹۳/۰۳/۰۴
    گل

یه چیزی

پنجشنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۲، ۰۸:۰۴ ق.ظ

یه چیزی تو این عکس دیدم، که باعث شد دوستش داشته باشم.البته صاحب عکس، یکی از دوستانم هست و فکر کنم بنده ی خدا، خودش هم از دیدن عکسش لذت برد.

هرچند ساده و آماتور، اما خوشحالم بابت ثبت این اثر.


عکس

  • امین زارع

اهداء عضو

جمعه, ۲ اسفند ۱۳۹۲، ۰۱:۴۷ ب.ظ




اهدا عضو



انشاالله تا چند وقت آینده، تصویر کارت خودم رو هم میزارم، و امیدوارم روزی برسه که واسه هر ایرانی یه کارت "اهداء عضو" صادر بشه




  • امین زارع

سلامت

سه شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۵۲ ق.ظ
این که همه ی ما قدر سلامتیمونو بدونیم و بابت اون، شکرگزار خدای مهربون باشیم، خوبه.
اینکه وقتی مریض میشیم، احساس تنهایی نکنیم هم خوبه.
و اینکه وقتی سالمیم، به یاد روزهای مریضیمون، واسه مریضا دعا میکنیم و در حد توانمون تنهاشون نمیزارم، خیلی خوبه.

سالم باشید.
  • امین زارع

ترک یک وابستگی

جمعه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۱۷ ق.ظ
* حدود سه چهارماه پیش خونه مون رو فروختیم و یکسال هم از خریدار مهلت گرفتیم و تا سال دیگه میتونیم بمونیم تو خونه ایی که فروختیمش. از الان وقتایی که به لحظه‌ی ترک کردن خونه فکر میکنم، انگار یکی میخواد خفه‌ام کنه.بغض راه گلوم رو میگیره و چشمام پرآب میشه.
خیلی سخته به خدا... شوخی که نیست.بیست سال از عمرم تو این خونه گذشته. اونم 20 سال اولِ زندگی، که از بهترین و پرخاطره‌ترین سالهای زندگیه هر انسانیه.
واقعا این وابستگی چه میکنه با آدم!

* 6ماه آینده، خیلی واسه من مهمه.اگه خدا بخواد قراره کلی از اتفاقای خوب زندگیم، تو این 6 ماه بیفته.از خلاص شدن از شر دیپلم گرفته... تا وارد شدن به دانشگاه و حتی وارد شدن به بازار کار.خلاصه کلی کار ریخته رو سرم!  امیدوارم بعد از این شش ماه، از کارایی که واسه رسیدن به اهدافم کردم پشیمون نشم و حداقل از خودم راضی باشم.
  • امین زارع

خوش خط و خالِ زشت فطرت

يكشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۰۳ ب.ظ
بعضی وقتا، همنشین شدن با کلاغهای بی سر و پا، شرافت داره به اینکه با عقابهایی همنشین بشی که چشم و چنگالشون رو واسه بچه آهوی دشت، تیز کردن.

اینو واسه این نمیگم که یه چیزی گفته باشم. واسه این میگم که بدجوری دلم میسوزه واسه کسایی که دلخوشی شون همنشینی با عقاب های تیزچنگاله.

مخاطب این پست یه سری آدمای خوش خط و خالن که با میخوان با ظاهر نمایی همه رو جذب خودشون کنن. اما...

یا حق
  • امین زارع

ژست نگیر عزیزم

يكشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۱۲ ب.ظ

این روزها یا بهتره بگم این سال‌هاخیلی از جوانهای هم سن و سال خودم رو میبینم که هیچ پایبندی به مسائل مذهبی ندارن (اگر هم داشتن، از دستش دادن)و به نوعی قصد دارن با گرفتن ژست روشنفکری، باطن تنبل و بی اراده‌ی خودشون رو پنهان کنن.

این افراد از روشنفکری هیچی نمیدونن اما هرجا میشینن ادعای روشنفکری میکنن.اینا همون آدمایی هستن که نتونستن خودشون رو نگه دارن و به قولی تسلیم شرایط زمانه شدند.این افراد، قلبشون دروازه‌ هست و برخلاف ظاهر متعهدانه‌ای که میگیرن هیچ قید و بندی ندارن.و مدام سعی میکنن با توجیهات به اصطلاح روشنفکرانه کارهای زشت و غیرمعمول خودشون رو عادی و معمول جلوه بدن و متاسفانه تا حد زیادی هم به هدف خودشون رسیدن و نتیجه‌ی اون رو هم میشه در متن جامعه دید.اما توهینی که این افراد به عشق میکنن رو نباید به راحتی ازش گذشت.

عشق باید با تعهد شروع بشه و عشقی که با تعهد همراه نباشه، پایدار نیست و از نظر من عشقی که پایدار نباشه، اصلا نمیشه بهش گفت عشق. این یه هَوَسه که بدون این که خود افراد متوجه بشن، در وجود اونها ریشه میزنه و براشون معنا و مفهوم و فلسفه‌ی کذب پیدا میکنه.

نمیخوام کتابی و رسمی حرف بزنم و اصلا این کار رو هم بلد نیستم، اما بهتره برای چندلحظه هم که شده پیش خودمون به این موضوع فکر کنیم و از خودمون بپرسیم: آیا ما هم جزء این افراد ظاهرنما و به اصطلاح روشنفکر هستیم ؟


پانوشت:

1- این مطلب مخاطب خاص نداره، و مخاطب اون همه‌ی ما هستیم.

2-پانوشت هم چیز بدی نیستاااا


  • امین زارع

رسمی که نداریم

سه شنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۲۷ ق.ظ
امروز داشتم به این فکر میکردم که چی می شد اگه این رسم خمس و زکات بین تمام ملت های دنیا همه گیر میشد و همه ی انسان ها، فارق از مسائل اعتقادی و مذهبیشون به این موضوع اهتمام داشتن.
به نظر من این کار بزرگ کاملا شدنیه و اصلا دور از انتظار نیست. مگه قراره هرکی میخواد یه مقدار از مالش رو در اختیار دیگران قرار بده، به دین و مذهب خاصی اعتقاد داشته باشه؟ البته همین الان هم خیلی از مردم در سرتاسر دنیا هستن که به این کار (کمک به دیگران) اهتمام دارن. اما خیلی بهتر میشد اگه این کارِ خیر تبدیل به یه عُرف همگانی میشد.

فکرش رو بکنید:
اگه این اتفاق میفتاد; دیگه گرسنگی علت مرگ هیچ انسانی نمیشد.
دیگه هیچ پدری شرمنده ی زن و بچه اش نمیشد.
دیگه هیچ دختری برده ی سکس نمیشد.
دیگه پول دغدغه ی انسانها نمیشد و پول رو دلیل خوشبختی نمیدیدیم.
شهرهامون آباد و آبادتر میشدن.
و هزاران اتفاق خوب دیگه، که فکر کردن بهشون واقعا لذت بخشه برای من.

یعنی این همه اتفاق خوب، ارزشش رو نداره؟
ارزشش رو نداره که یه مقدار خیلی خیلی خیلی کوچک، از خودگذشتگی نشون بدیم؟
شاید واقعا ارزشش رو نداره و این منم که یکم جوگیر شدم.

خدایا; آخر و عاقبت ما مردمان بی رحم به کجا میرسه؟


  • امین زارع

همینجوری

جمعه, ۲۸ تیر ۱۳۹۲، ۰۶:۳۱ ق.ظ

یه مدته که بنا به دلایلی دیگه کمتر میتونم بیام نت و احتمالا این دلایل باعث میشه که تا مدتها همین روند ادامه پیدا کنه و کمتر بتونم به دوستان و صفحات مورد علاقه‌ام سر بزنم. شاید این موضوع برای کسی مثل من که چندین ساله به وبگردی و هرروز آنلاین شدن، عادت کرده یکم سخت باشه. اما برای اولین بار، دیگه از این موضوع ناراحت نیستم و احساس خوبی از این قضیه دارم. شاید این چند سال نزدیکی با نت یکم خسته‌ام کرده و نیاز به دوری از محیط دارم. در هر صورت امیدوارم یه روز بتونم حضور بهتر، موثرتر و پررنگ تری تو محیط وب داشته باشم.

امسال سال مهمی واسه من هست. سالی که میتونم به تعدادی از اهدافی که واسه زندگیم تعیین کردم برسم و یه جورایی خودمو بالا بکشم. امیدوارم اتفاقات به نحو خوبی رخ بده و بتونم به چیزایی که میخوام برسم. امیدوارم به آخر سال که رسیدیم، برخلاف سالهای قبل، احساس پشیمونی نداشته باشم. آخه من عادت دارم عید که میشه ، دستاوردها و کارهای مهم زندگیم رو تو سال گذشته بررسی میکنم تا ببینم آیا سال خوبی داشتم یا نه؟ انشالله که امسال از اون سالها نیست.

امروزم که فکر کنم روز یازدهم ماه رمضونه. عجب ماه رمضونی شد خداوکیلی. دیگه از این گرمتر انگار نمیشد.ولی بیخیال. چیکارش میشه کرد؟ ماه رمضونه دیگه.

دوست داشتم چیزای بهتری بنویسم که ارزش خوندن واسه همه رو داشته باشه، اما خب بضاعت ما هم همینه دیگه...

خداحافظ شما و من باشه.انشالله

یا حق

  • امین زارع

پشتیبان من کجاست؟

يكشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۱۸ ق.ظ


بعضی وقتا که یکم تو مسائل مربوط به طراحی و کدنویسی، کم میارم، دوست دارم کسی رو داشته باشم که بتونم سوالاتم رو ازش بپرسم و مشکلاتم رو یه جوری حل کنم، اما بعدش که خودم اون مشکل رو حل میکنم، به خودم میگم: "تنهایی واست بهتره مرد، اینجوری قوی تر میشی، خودساخته میشی". ... اما الان واقعا میفهمم که وجود یک راهنما، چقدر میتونه موثر باشه تو روند موفقیت آدم. اصلا کی گفته که نباید از تجربه و دانش دیگران استفاده کرد؟
الان وسط یه مشت کدِ زبون‌نفهم* گیر کردم. راه برگشت هم ندارم.حس بدیه لامصب... کاش یکی بود.

آخرین باری که این احساس رو داشتم، 15  یا 16 ساله بودم. یه مسئله‌ی ریاضی تو کتابمون بود، که نمیتونستم حلش کنم و از این بابت احساس ناتوانی میکردم و از اینکه کسی رو نداشتم که کمکم کنه احساس تنهایی و غریبی میکردم. 

اما خدا رو شکر الان دیگه اوضاع فرق میکنه. اگه امروز کدی رو نتونم بفهمم، یا یه مشکلی رو نتونم حل کنم، حتما فردا میتونم انجامش بدم و لذتی که فردا از نتیجه‌ی کارم می‌برم، خیلی بهتر از احساس بدیه که امروز دارم و ارزش چند ساعت کلافه شدن رو داره.




* از نظر من تمام زبانهای طراحی و برنامه‌نویسیِ تحت وب، یه جورایی زبون‌نفهم هستن و باز هم از نظر من، همین زبان‌نفهم بودنشون هست، که باعث جذابیت و قدرت خارق‌العاده‌شون شده.چون فقط همینطوریه که میشه قدرتشون رو به طور کامل در دست بگیریم و هرکاری که خواستیم باهاشون انجام بدیم.هر کاری.


  • امین زارع

یوتیوب، از ابتدا تا کنون

يكشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۲، ۰۱:۴۸ ق.ظ



تا حالا شده از خدتون بپرسید موفقیت چطور بوجود میاد؟
 آیا تا الان به این فکر کردید که افراد موفق دنیا کار خودشون رو از کجا شروع کردند؟
و آیا به این فکر کردید که این افراد و گروه‌های موفق چطور تونستن کار خودشون رو با موفقیت ادامه بدهند؟
امروز مقاله‌ایی رو خوندم که در اون روند موفقیت وبسایت یوتیوب مورد بررسی قرار گرفته بود. البته مقاله زیاد هم طولانی نیست، اما همین مقدار هم به نظرم میتونه تاثیر بسزایی در تحریک حس توانمندی و مدیریت افراد داشته باشه. بایک نگاه اجمالی هم میشه فهمید، کنار هم قرار گرفتن خلاقیت و مدیریت میتونه کولاک کنه.
به امید روزی که همه‌ی ما جوانان و همینطور مسئولین ما کمی چشمشون رو به روی قابلیت‌های خودمون باز کنیم و از این نعمتت خدادادی حداکثر استفاده رو ببریم.
تظر شما رو به این مقاله جلب میکنم:

امروز فناوری اطلاعات به عنوان یکی از حوزه های مورد علاقه دولت ها مطرح می باشد، چراکه دولت ها با سرمایه گذاری های بسیار ناچیز دستاوردهای بزرگی را در مدتی اندک بدست می آوردند که حاصل کار حتی می تواند برتری آنها را در عرصه های بین المللی به همراه داشته باشد و در سوی دیگر بعضا با اتکا به جذابیت آن در میان نیروهای جوان شاهد رشد دوراز انتظار این فناوری نو هستیم . در همین راستا در مقالات مختلف منتشر شده در سایت پارس پک، سعی در بررسی انواع کسب و کار های موفق کوچک و بزرگ داشته ایم و در این مطلب به روند چگونگی شکل گیری وب سایت بسیار بزرگ و محبوب یوتیوب ( Youtube ) می پردازیم. اینکه چگونه یوتیوب از یک سایت آماتور نمایش فیلم به این جایگاه ویژه با مخاطبان میلیونی دست یافته است.

  • امین زارع