به یک اِرادهی فولادین، جهت خودم نیازمندم
سلام
الان داشتم به این فکر میکردم که چرا من یکم اراده ندارم؟ آخه بی ارادگی هم دیگه یه حدی داره... برای هیچ کاری نمیتونم برنامه ریزی کنم و کمتر کاری رو میتونم به پایان برسونم و اکثر کارهام نصفه و نیمه میمونه.
بارها و بارها سعی کردم که خودم رو امتحان کنم، اما هیچ وقت نتونستم به معنای واقعی از امتحان اراده سربلند خارج بشم. هزاران بار به خودم گفتم: "این دفعه دیگه فرق میکنه،باید این کار رو هر طوری شده انجام بدم و یا بالعکس" اما دریغ از سر سوزنی اراده...
این مشکل بیارادگی تو یه سری عادتهای بد روزانه هم، داره بهم ضربه میزنه. اما میخوام یه فرصت دیگه هم به خودم بدم.(مگه کار دیگهای هم میتونم بکنم؟) میخوام یه بار دیگه هم بشینم، مرد و مردونه با خودم قرار بزارم.
به خودم قول بدم که دیگه یه کارایی رو انجام ندم و یه کارایی رو هم حتما انجام بدم. و امیدوارم که اینبار دیگه به خودم کلک نزنم و قولم یادم نره. امیدوارم تو پست/مطلب بعدی بتونم این خبر خوب رو به خودم بدم: که حداقل واسه چند روز تونستم خودمو حفظ کنم.
میدونم که خواستن توانستن است.تا الان هزاران بار از خودم و نفسم شکست خوردم، اما باز هم ناامید نیستم. بازهم تلاش میکنم و انشالله خدا هم هوامو داره.
آخدا خودت میدونی که چقدر دوست دارم تغییر کنم...پس خودت دستمو بگیر.
ممنون که برام کامنت گذاشتی.
راستش کسی رو ندارم که سایتم رو برام طراحی کنه. به همین خاطر فعلا دست و پا شکسته دارم کار می کنم. برای هزینه کردن هم یه کم دستم تنگه.
از بلاگ دات آی آر هم خیلی خوشم اومده برای همین یه وبلاگ هم توی بلاگ درست کردم ولی کاملا امتحانیه
alamtab.blog.ir